نرخ تورم بخشی از زندگی اقتصادی مدرن است. اما اثرات آن اغلب متوسط و نسبتاً غیر قابل توجه است، به ویژه در دوره های زمانی کوتاه.
با این حال، وقتی این تغییر میکند، با عجله و به شکلی بزرگ تغییر میکند. فعالان اقتصادی باید به سرعت خود را وفق دهند.
برای انجام این کار، آنها باید بدانند تورم چیست، چه تاثیراتی دارد – و چگونه به تورم واکنش نشان دهند. هدف این مقاله ارائه دقیقاً همین درک است.
تعریف تورم
از نظر فنی، تورم نرخ افزایش قیمت ها در یک دوره زمانی خاص است. با این حال، در زبان محاورهای، اصطلاح «تورم» معمولاً با اشاره به نرخ افزایش در شاخص قیمت مصرفکننده برای همه مصرفکنندگان شهری استفاده میشود که معمولاً به عنوان شاخص قیمت مصرفکننده یا صرفاً CPI شناخته میشود.
با این حال، اقدامات تورمی نیازی به CPI ندارند. همان آژانس فدرال که CPI را گردآوری می کند، اداره آمار کار، شاخص قیمت تولید کننده یا PPI را نیز دنبال می کند. PPI نرخ افزایش قیمتهای حاصل از تولیدکنندگان داخلی را دنبال میکند. CPI نرخ افزایش قیمت های پرداخت شده توسط مصرف کنندگان داخلی را دنبال می کند.
تورم بدون شاخص نیز قابل استفاده است. تورم را می توان در یک کالا و/یا بازار خاص اندازه گیری کرد. شرکت ها ممکن است افزایش هزینه های خود را تورم بدانند. “تورم دستمزد” به ویژه یک اصطلاح رایج است که تغییر در هزینه کار را پوشش می دهد.
باز هم، از نظر فنی، تورم به هر افزایشی در تقریباً هر قیمتی اشاره دارد. اما در تفسیر سیاسی و حتی اقتصادی، تورم تقریباً همیشه به نرخ تغییر در CPI اشاره دارد.
فرمول نرخ تورم
فرمول اصلی برای محاسبه نرخ تورم از چارچوبی مشابه سایر مقایسههای مبتنی بر درصد پیروی میکند. نرخ تورم برابر است با تغییر قیمت ها تقسیم بر پایه اصلی.
برای مثال، برای تورم سالانه، فرمول به صورت زیر است:
به صورت درصد تغییر بیان می شود
به عنوان مثال، CPI در ژوئن 2022 296.311 بود. یک سال قبل، این رقم 271.696 بود. بنابراین محاسبه ما به صورت زیر است:
یا 1.091. برای قرار دادن این رقم به درصد، 1 را کم می کنیم تا 0.091 به دست آید و سپس در 100 ضرب می کنیم تا به رقم گزارش شده 9.1 درصد برسیم.
در مورد شاخص قیمت مصرف کننده، یک سوال واضح وجود دارد: CPI چگونه محاسبه می شود؟ این یک فرآیند پیچیده است. BLS هر سه ماهه هزاران آمریکایی را مورد بررسی قرار می دهد تا الگوهای هزینه را درک کند. همچنین هر ماه قیمت حدود 80000 کالا را ثبت می کند.
کاملا واضح است که این روش قابل تکرار نیست. و شایان ذکر است که روش BLS بحث و جدل ایجاد می کند و بدون شک دارای ایراداتی است.
در میان مسائل این واقعیت است که CPI سبد ثابتی از کالاها را در طول زمان اندازهگیری میکند – اما این کالاها دائماً بهبود مییابند. این در الکترونیک بیشتر مشهود است. با توجه به افزایش CPI، قیمت تلویزیونها و رایانههای شخصی طی دو دهه گذشته کاهش یافته است – با این حال هر دو محصول نسبت به 20 سال پیش تجربههای بهتری را برای صاحبان خود ارائه میدهند. با این حال، CPI با یک رایانه شخصی در سال 2022 به همان شیوه ای که در سال 2002 رفتار کرد، رفتار می کند.
مورد دیگر این است که شوکهای کوتاهمدت میتوانند بهویژه بر CPI تأثیر بگذارند. بلایای طبیعی می توانند قیمت گاز یا مواد غذایی را افزایش دهند و این قیمت ها می توانند در کل اقتصاد بازتاب پیدا کنند. بنابراین، اقتصاددانان و مقامات دولتی اغلب بر “CPI اصلی” تمرکز می کنند، که این تغییرات را حذف می کند.
CPI کامل نیست – و بنابراین رایج ترین معیار تورم ما نیز کامل نیست. این بدان معنا نیست که تورم یک رقم “جعلی” یا بدون فایده است. بلکه یک معیار واحد است که هدف آن پوشش رفتار خرید در بزرگترین اقتصاد جهان است. توانایی ایجاد آن معیار ذاتاً شامل مبادلات و حتی مصالحه می شود.
چه چیزی باعث تورم می شود؟
به طور کلی، سه علت تورم وجود دارد.
- تورم کششی تقاضا زمانی رخ می دهد که تقاضا از عرضه بیشتر شود و باعث افزایش قیمت ها شود.
- در تورم فشار بر هزینه، تولیدکنندگان در عوض باید قیمتهای بالاتر خود را کنار بگذارند. به عنوان مثال، اگر قیمت فولاد افزایش یابد، قیمت یک خودرو تمام شده نیز افزایش می یابد.
- همچنین به اصطلاح “مارپیچ دستمزد-قیمت” وجود دارد که به عنوان تورم داخلی نیز شناخته می شود. با افزایش قیمت ها، کارگران انتظار دارند دستمزد آنها نیز به همین شکل باشد. این دستمزدهای بالاتر تقاضا را افزایش میدهد، که قیمتهای کلی را افزایش میدهد، که به نوبه خود باعث میشود کارگران بیشتری تقاضای دستمزد بیشتری کنند.
علت بالقوه دیگری برای تورم وجود دارد، اگرچه ممکن است به عنوان تعریف دیگری از تورم نیز تعبیر شود. یکی از توصیفهای رایج تورم کشش تقاضا این است که «پول زیاد به دنبال کالاهای کم است» و برخی ناظران استدلال میکنند که فدرال رزرو ایالات متحده در مواردی پول بیش از حد ایجاد میکند.
نرخهای بهره کوتاهمدت پایین، عرضه پول را افزایش میدهد تا رشد اقتصادی را هدایت کند. با این حال، رشد بیش از حد می تواند منجر به تورم کشش تقاضا شود. از نظر تاریخی، فدرال رزرو با افزایش نرخ های کوتاه مدت، کاهش تورم – و تقریباً همیشه، اقتصاد همراه با آن- واکنش نشان داده است.
پیامدهای تورم
تورم مفهوم منفی دارد و اثرات منفی نیز دارد. اما عواقب تورم یک کیسه مختلط است.
واضح ترین و مستقیم ترین پیامد منفی این است که تورم قدرت خرید را کاهش می دهد. با افزایش قیمت ها، یک دلار به سادگی پیش نمی رود. در محیطی که افزایش دستمزدها همگام با افزایش کالاها و خدمات نیست، استانداردهای زندگی در واقع می تواند کاهش یابد.
اما جنبه های سودمندی از تورم وجود دارد – برای گروه های خاص. کسانی که بدهکار هستند، چه افراد و چه دولت ها، از تورم تقویت می شوند. ارزش بدهی ثابت است. با این حال، ارزش پولی که آن بدهی در آن است، در حال کاهش است.
مطمئناً، این مزایا و معایب در مورد تورم نسبتاً متوسط رخ می دهد. وقتی تورم به نرخ سرگیجهآوری میرسد، به تنهایی میتواند اقتصاد را در هم بکوبد، صرفاً به این دلیل که شرکتکنندگان در اقتصاد به معنای واقعی کلمه مطمئن نیستند که چه کنند. زمانی که این قیمت ممکن است در عرض دو هفته منسوخ شود، نمی توان در مورد قیمت مذاکره کرد.
کنترل تورم
همانطور که مثال فدرال رزرو تحت مدیریت پل ولکر نشان می دهد، یکی از راه های کنترل تورم، افزایش نرخ بهره است. نرخ بهره بالاتر بانک مرکزی منجر به افزایش سود بدهی در سراسر اقتصاد می شود.
در نتیجه، مصرف کنندگان احتمال کمتری برای تامین مالی خرید دارند، زیرا اکنون انجام این کار گران تر است. سرعت استقراض تجاری به همین دلیل کاهش می یابد. تاثیر تصمیمات هر دو گروه باعث کاهش تورم کششی تقاضا می شود که به نوبه خود باعث کاهش تورم می شود.
با این حال، این تنها روش نیست. در طول بحران مالی سال 2008، فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی برنامهای را آغاز کردند که به عنوان «تسهیل کمی» شناخته میشود. QE، همانطور که اغلب نامیده می شود، مستلزم خرید اوراق بهادار در بازار آزاد برای کاهش نرخ بهره زمانی است که نرخ های بهره بانک مرکزی از قبل به صفر رسیده یا نزدیک به صفر شده است. این امر سرمایه بیشتری را به اقتصاد تزریق می کند و امیدواریم که فعالیت اقتصادی را از بین ببرد، در حالی که ترازنامه بانک مرکزی رشد می کند.
برای حمله به تورم، QE را می توان معکوس کرد، یک استراتژی که به عنوان “انقباض کمی” یا به اختصار QT شناخته می شود. تحت QT، بانکهای مرکزی داراییهای ترازنامههای خود را میفروشند یا اجازه میدهند اوراق قرضه سررسید شده و اصل پول را پس بگیرند. بنابراین پول نقد از اقتصاد خارج میشود و وارد بانکهای مرکزی میشود و به طور بالقوه مشکل «پول بیش از حد به دنبال کالاهای کم» را کاهش میدهد.
اما یادآوری این نکته مهم است که سیاست پولی تنها راه مبارزه با تورم نیست. اقدامات مالی نیز می تواند کمک کند.
مالیات های بالاتر – چه از طریق افزایش نرخ مستقیم یا تغییر در کد مالیاتی – فعالیت اقتصادی و به نوبه خود تورم را کند می کند. کاهش کسری بودجه و/یا کاهش بدهی کلی، دولت را از افزایش تقاضا، چه از طریق مخارج خود و چه از طریق پرداخت های انتقالی به مشاغل یا مصرف کنندگان، باز می دارد.
مشارکتکنندگان اقتصادی نیز میتوانند نقش خود را انجام دهند. بهره وری بالاتر، که در آن کالاها با کارایی بیشتری تولید می شوند، معمولا منجر به کاهش تورم می شود. شرکتهای مولدتر کالاهای بیشتری را با هزینه واحد یکسان یا کمتر تولید میکنند. این به نوبه خود بر عرضه می افزاید که فشار صعودی بر قیمت ها را کاهش می دهد.
آکادمی قزلباش
همانطور که میدانیم موفقیت در معاملات بازار ارزهای دیجیتال همانند تمامی حرفه های تخصصی دیگر، نیازمند مهارت و تجربه بسیاری است. با توجه به اینکه بسیاری از افراد زمان کافی برای فراگیری دانش مربوط به فعالیت در بازار را ندارند اما همچنان تمایل به کسب سود از این بازار را به عنوان شغل دوم خود دارند، آکادمی کمال قزلباش با ارائه خدمتی کارآمد برای کمک به این دسته از عزیزان در رابطه با آموزش ارز دیجیتال تلاش کرده است. کاربران میتوانند از خدمات ما به عنوان چراغ راه مسیر موفقیت خود در این بازار استفاده کنند. و در صورت تمایل به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و یا آموزش ارز دیجیتال در ارومیه با مشاورین ما به صورت کاملا رایگان در ارتباط باشید.