سهگانه بلاک چین که به عنوان سهگانه مقیاسپذیری نیز شناخته میشود، قضیهای است که مشکل اساسی مقیاسسازی سیستمهای توزیعشده را تشریح میکند. این بر اساس این ایده است که سه ویژگی اصلی بلاک چین (تمرکززدایی، امنیت، عملکرد) را نمی توان به طور همزمان به خوبی پشتیبانی کرد. شبکههای غیرمتمرکز میتوانند تنها دو مورد از سه ویژگی را در سطح بالا ارائه دهند، به این معنی که وقتی یکی از آنها بهبود یابد، عنصر دیگری ناگزیر آسیب میبیند.
ما می توانیم این را با نگاهی به مثال بیت کوین توضیح دهیم. این بلاک چین تعداد نسبتاً کمی تراکنش در ثانیه دارد – حدود هفت – و بلاک ها هر ده دقیقه استخراج می شوند. در نتیجه، زمانی که شبکه بیش از حد بارگذاری میشود، پردازش تراکنشهای با کارمزد پایین میتواند زمان بسیار زیادی طول بکشد. به زبان ساده، امنیت و تمرکززدایی در سطح بالایی پشتیبانی می شوند، اما عملکرد چنین نیست.
یکی از راههای بهبود عملکرد، بزرگتر کردن اندازه بلوک است، اما این امر منجر به افزایش قابل توجهی در سطح پیچیدگی خواهد شد. در نتیجه، تنها استخرهای استخراج بزرگ در شبکه باقی میمانند و سیستم متمرکزتر میشود. اگر سعی کنید با کاهش زمان ماینینگ عملکرد را بهبود ببخشید، امنیت آسیب می بیند، زیرا گره ها ممکن است قبل از استخراج بلوک های جدید، زمان لازم برای رسیدن به اجماع را نداشته باشند.
تاریخچه سهگانه بلاک چین
دانشمند آمریکایی و استاد علوم کامپیوتر، اریک بروور، قضیه CAP را در دهه 1990 فرموله کرد (در سال 2002 به طور رسمی ثابت شد). در هسته آن این ایده وجود دارد که هر فروشگاه داده توزیع شده می تواند تنها دو مورد از سه ویژگی کلیدی را ارائه دهد: ثبات، در دسترس بودن و تحمل پارتیشن. این بدان معناست که توسعه دهندگان سیستم های غیرمتمرکز باید یکی از سه ویژگی را قربانی کنند تا از دو ویژگی دیگر در سطح بالایی از اثربخشی پشتیبانی کنند.
این قضیه بعداً برای بلاک چین اقتباس شد و توسط ویتالیک بوترین رایج شد. پروژه اتریوم او اولین پلتفرمی است که از استقرار DApps پشتیبانی می کند. با توجه به اینکه برنامه های غیرمتمرکز به طور بالقوه می توانند شاهد رشد نامحدودی در تعداد کاربران باشند، وظیفه اصلی توسعه دهندگان اتریوم افزایش توان عملیاتی شبکه بدون به خطر انداختن عدم تمرکز یا امنیت بود.
چگونه شبکه های مختلف سه گانه بلاک چین را تجربه می کنند
مشخص شده است که هر پایگاه داده توزیع شده دارای سه ویژگی اصلی است:
- مقیاس پذیری (توانایی بلاک چین برای افزایش عملکرد، که به معنای پردازش تراکنش های بیشتر و بیشتر در ثانیه است).
- امنیت (مقاومت در برابر حملات هکرها)؛
- عدم تمرکز (عدم وجود یک نهاد حاکم مرکزی، توزیع کامل کنترل بر عملکرد شبکه بین شرکت کنندگان).
حال بیایید به چند مثال برای توضیح تأثیر معضل بلاک چین بر روی شبکههای غیرمتمرکز مختلف نگاه کنیم.
- بلاک چین های سنتی (مانند بیت کوین و لایت کوین). شرکتکنندگان در این شبکهها باید هر تراکنش را تأیید کنند، که به طور قابل توجهی امنیت و تمرکززدایی را افزایش میدهد، اما بهرهوری را محدود میکند.
- شبکه های پرسرعت این شبکه ها دارای تعداد کمی گره در حال کار هستند، اما هر یک از آنها باید الزامات سختگیرانه ای را رعایت کنند. این رویکرد عملکرد خوب و سطح بالایی از امنیت را برای شبکه فراهم می کند، اما تمرکززدایی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.
- چند زنجیر . اصل این رویکرد شامل اتصال برنامهها به شبکههای مختلف است که از طریق پروتکلهای قابلیت همکاری زنجیرهای متقابل (CCIP) با یکدیگر تعامل دارند. بلاک چینهای این نوع از سطح بالایی از تمرکززدایی و مقیاسپذیری برخوردار هستند، اگرچه امنیت آسیب میبیند. این به این دلیل است که تمام کاری که یک هکر برای انجام یک حمله موفقیت آمیز به کل سیستم باید انجام دهد این است که کنترل اکثر گره ها را فقط در یک شبکه به دست بگیرد. این ساختار اکوسیستم را تهدید می کند و منجر به عواقب فاجعه بار برای همه شرکت کنندگان می شود.
آیا راه حلی برای سه گانه بلاک چین وجود دارد؟
توسعه دهندگان دفتر کل غیرمتمرکز در طول سال ها تلاش های زیادی برای حل مشکل سه گانه بلاک چین انجام داده اند.
امروزه، دو حوزه گسترده وجود دارد که در آن توسعهدهندگان دفتر کل غیرمتمرکز روی راهحلهایی برای سهگانه بلاک چین کار میکنند: لایههای شبکه 1 و 2 .
- لایه 2. برخی از بلاک چین ها که به دنبال حل مشکل مقیاس پذیری هستند، بخشی از بار خود را به “لایه 2” منتقل می کنند، که در واقع یک بلاک چین جداگانه است. چند نمونه از راه حل های لایه 2 در بالای اتریوم، شبکه های Optimism، Arbitrum و Polygon هستند.
- لایه 1. راه حل های مربوط به لایه 1 نیازمند تغییراتی در معماری بلاک چین اصلی هستند. توسعهدهندگان شبکههای مختلف راهحلهای مختلفی را ارائه میکنند: تغییر از PoW (اثبات کار)، که کند است، به دیگر الگوریتمهای اجماع، اشتراکگذاری، افزایش اندازه بلوک یا کاهش زمان استخراج، و موارد دیگر. شایان ذکر است که طراحی و اجرای این تغییرات بسیار دشوارتر از راه حل های لایه 2 است و زمان بیشتری می برد.
برخی از سازندگان پروژه ادعا میکنند که فراتر از «مصالحههای تقریباً کامل» رفتهاند و در واقع سهگانه را حل کردهاند. به عنوان مثال، سال گذشته، توسعه دهندگان Kaspa اعلام کردند که به لطف BlockDAG، این trilemma دیگر در شبکه آنها مشکلی ندارد. مقاله ما را بررسی کنید تا اطلاعات بیشتری در مورد BlockDAG چیست و Kaspa چگونه کار می کند.
ایده های بیشتری در مورد بهبودهای بالقوه در بلاک چین ارائه می شود که یکی از سه ویژگی اصلی را بدون به خطر انداختن دو ویژگی دیگر تقویت می کند. اینکه آیا مشکل سهگانه بلاک چین به طور کامل حل خواهد شد یا خیر، فقط زمان مشخص خواهد کرد.
آکادمی قزلباش
همانطور که میدانیم موفقیت در معاملات بازار ارزهای دیجیتال همانند تمامی حرفه های تخصصی دیگر، نیازمند مهارت و تجربه بسیاری است. و اولین کار در این بازار آشنا شدن با مفهوم ( ارز دیجیتال چیست ) است. با توجه به اینکه بسیاری از افراد زمان کافی برای فراگیری دانش مربوط به فعالیت در بازار را ندارند اما همچنان تمایل به کسب سود از این بازار را به عنوان شغل دوم خود دارند. آکادمی کمال قزلباش با ارائه خدمتی کارآمد برای کمک به این دسته از عزیزان در رابطه با آموزش ارز دیجیتال تلاش کرده است. کاربران میتوانند از خدمات ما به عنوان چراغ راه مسیر موفقیت خود در این بازار استفاده کنند. و در صورت تمایل به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و یا آموزش ارز دیجیتال در ارومیه با مشاورین ما به صورت کاملا رایگان در ارتباط باشید.